|
امیرعبداللهیان: دولت بایدن با حفظ تحریمهای ترامپ، سیگنال منفی به تهران ارسال کرده است
پنجره دیپلماسی باز است
گروه سیاسی: در شرایطی که مقامات دولت بایدن تلاش میکنند ازسرگیری «مذاکرات وین» برای احیای برجام را معطوف به اراده ایران کنند و توپ را در زمین کشورمان قرار دهند، وزیر امور خارجه در نیویورک به طرف آمریکایی تفهیم کرد تهران پنجره دیپلماسی را نبسته است و این دولت بایدن است که با حفظ تحریمهای ترامپ ارادهای برای بازگشت و عمل به تعهدات خود ندارد. به گزارش «وطنامروز»، اعضای تیم سیاست خارجی کاخ سفید این روزها از یکطرف تهران را تهدید به اتمام صبر واشنگتن برای مذاکرات میکنند اما از طرف دیگر با ابراز نگرانی از پیشرفتهای هستهای ایران، از ضرورت و فوریت از سرگیری مذاکرات وین صحبت میکنند، چرا که در حال حاضر دولت بایدن هیچ ابزار فشاری برای کشاندن ایران به سوی یک توافق ضعیف و حداقلی که مطلوب ایالات متحده باشد در اختیار ندارد.
در این زمینه قابل توجه اینکه «واشنگتنفریبیکن» از رسانههای نزدیک به نومحافظهکاران گزارش داد نمایندگان جمهوریخواه مجلس نمایندگان، قصد دارند از «قانون اختیارات دفاع ملی» (لایحه بودجه دفاعی) برای مقابله با ایران استفاده کنند. این رسانه آمریکایی مدعی شد این طرحها همچنین قصد دارند به افشاگری درباره «امتیازهای اعطاشده به ایران» از سوی دولت «جو بایدن» در مذاکرات برجامی بپردازند. بر اساس این گزارش، یکی از این طرحها، وزارت خزانهداری آمریکا را ملزم میکند در صورت صدور معافیت تحریمی برای ایران، فورا کنگره را از این موضوع مطلع کند. هدف از این طرح، جلوگیری از کنارگذاشتن کنگره از وضعیت مذاکرات دولت بایدن با ایران عنوان شده است.
با این اوصاف وزیر خارجه آمریکا بامداد جمعه در یک کنفرانس خبری اظهار کرد ایران هیچ تاریخی را برای بازگشت به مذاکرات وین اعلام نکرده است. آنتونی بلینکن بار دیگر تهدید کرد که امکان بازگشت به پایبندی دوجانبه به برجام، نامحدود نیست. بلینکن این را هم یادآور شد با توجه به پیشرفتهای هستهای ایران ممکن است زمانی برسد که بازگشت دوجانبه به برجام برای آمریکا در بردارنده منافع ناشی از اجرای توافق اولیه نباشد.
بلینکن همچنین طبق بیانیه سخنگوی وزارت خارجه در رایزنی با وزرای خارجه اعضای دائم شورای امنیت - روسیه، چین، انگلستان و فرانسه- اعلام کرد واشنگتن به دنبال رفع همه نگرانیها درباره ایران است. در این بیانیه آمده است: «وزیر امور خارجه درباره ایران، بر قصد ایالات متحده برای دنبالکردن راهی برای دیپلماسی معنادار جهت دستیابی به بازگشت متقابل به پایبندی به برجام و رفع طیف کامل نگرانیهای ما در قبال ایران تاکید کرد».
در چنین فضایی «حسین امیرعبداللهیان» در مصاحبه با شبکه «انبیسی» گفت: ایران آماده است بزودی مذاکرات احیای برجام را از سر بگیرد، اما دولت بایدن با لغو نکردن تحریمهای اقتصادی و اعمال تحریمهای جدید علیه تهران، پیامی منفی ارسال کرده است.
* هیچ مزیتی از برجام به دست نیاوردهایم
وزیر امورخارجه گفت: «جو بایدن» رئیسجمهور آمریکا باید با اقدامات ملموس، اظهارات خود درباره دیپلماسی را تایید کند تا به ایران نشان دهد واشنگتن در احیای توافق هستهای ۲۰۱۵ جدی است. امیرعبداللهیان اظهار داشت: آنها میگویند «ما آماده بازگشت به عمل به تعهدات خود هستیم»، با این حال، نه تنها هیچ اقدامی برای جلب اطمینان دولت جدید ایران و ملت ایران انجام ندادهاند، بلکه تحریمهای جدیدی اعمال کردهاند. وی در ادامه اظهارات خود گفت: پس از آنکه «دونالد ترامپ» رئیسجمهور سابق آمریکا، این کشور را سه سال پیش، از توافق خارج کرد، برعهده ایالات متحده است که نشان دهد در بازگشت به این توافق جدی است. وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران گفت: به عبارت دیگر، بایدن رفتار رئیسجمهور سلف خود، ترامپ را در قبال ایران نقد میکرد و میکند، اما در عین حال حجم پرونده تحریمهایی که ترامپ علیه ایران ایجاد کرد، با دقت توسط بایدن حفظ میشود.
* دولت بایدن سیگنال منفی فرستاده است
وی سپس این سوال را مطرح کرد که «اگر آمریکا درباره پیگیری مذاکرات جدی بود، چرا به انباشت اقدامات (ضد ایرانی) ادامه داد؟» و افزود «این یک پیامی منفی، برای ایران است». وزیر امور خارجه با بیان اینکه دولت جدید ایران در حال ارزیابی گفتوگوهای دولت قبل ایران است، تصریح کرد: واقعیت امر این است که سالهاست هیچ منفعتی از برجام به دست نیاوردهایم. امیرعبداللهیان گفت: ما در حال ارزیابی هستیم و میتوانم به شما بگویم که جلسات زیادی داشتهایم و پنجره دیپلماسی و مذاکرات را باز نگه میداریم و ما بزودی به مذاکرات باز خواهیم گشت. وی در پاسخ به سوالی درباره آمریکاییهای بازداشتی در ایران گفت: ایران برای تبادل زندانیانی که در هر ۲ کشور هستند، آماده است. رئیس دستگاه دیپلماسی ایران اظهار داشت: ما تبادل زندانیان و پتانسیل آن را یک مساله کاملا بشردوستانه میدانیم.
* پاسخ خرابکاری اسرائیل را خواهیم داد
به گزارش شبکه «انبیسی» آمریکایی، وزیر امور خارجه ایران با اشاره به ترور تعدادی از دانشمندان هستهای ایران و دیگر اقدامات مشکوک خرابکاری که تهران، رژیم صهیونیستی را مسؤول آن دانسته، گفت: ایران آماده است در صورت لازم هرگونه حمله علیه امنیت ملی خود را تلافی کند. وی تاکید کرد: در صورت دستیابی به مدارک معتبر و غیرقابل تردید، بهگونهای مشابه، سریع و بدون هیچگونه ابهام پاسخ خواهیم داد.
* پرونده ترور سردار سلیمانی بسته نیست
پیگیری پرونده ترور سردار شهید قاسم سلیمانی یکی از رئوس و برنامههای اصلی وزیر امور خارجه در مدت کوتاه مدیریت بر دستگاه سیاست خارجی کشور بوده است. بر این مبنا امیرعبداللهیان در بخشی از گفتوگوی خود با شبکه «انبیسی» درباره ترور سردار سپهبد شهید «حاجقاسم سلیمانی» در حمله هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا در ژانویه ۲۰۲۰ اظهار داشت که ایران این پرونده را مختومه نمیداند. او گفت: از دیدگاه ما، پرونده بسته نمیشود. کسانی که عاملان آن بودند و آن اقدام تروریستی را علیه قهرمان ملی و قهرمان ایران در مبارزه با تروریسم انجام دادند، باید محاکمه شوند.
امیرعبداللهیان همچنین در دیدار آنتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل هم با اشاره به ترور سردار سلیمانی یادآور شد: آمریکا از تحریم علیه ملتها استفاده میکند. آمریکا از تروریسم علیه ملتها و اهداف سیاسی خود استفاده میکند که بارزترین نمونه آن ترور بزدلانه سردار سلیمانی بود. وزیر امور خارجه در پایان با تأکید بر اینکه صدای واحد سازمان ملل در مقابل چنین اقدامات گردنکشانهای ضروری است، تصریح کرد: البته ایران در سطح ملی و بینالمللی پیگیریهای خود را انجام میدهد تا آمرین و عاملان ترور سردار سلیمانی و همراهانش را به دست عدالت بسپارد.
ارسال به دوستان
رئیسجمهور در سفر استانی ایلام تأکید کرد
بازارچههای مرزی شاهراه افزایش صادرات
گروه سیاسی: رئیسجمهور در چهارمین سفر استانی دولت سیزدهم راهی ایلام شد.
حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی که پیش از این در سفرهایی سرزده راهی استانهای خوزستان، سیستانوبلوچستان و خراسانجنوبی شده بود، صبح روز گذشته وارد ایلام شد. رئیسجمهور در بدو ورود به فرودگاه این شهر درباره اهداف سفر به این استان گفت: استان ایلام حق بزرگی بر همه ملت ایران دارد و خط مقدم جبهههای نبرد حق علیه باطل بوده است. وی خاطرنشان کرد: مردم استان ایلام قهرمانانه در مقابل دشمنان ایستادگی کرده و شهدای بسیاری را تقدیم انقلاب اسلامی کردند که یاد همه آنان را گرامی میداریم. رئیسی با تاکید بر اینکه این سفر بعد از سفر کارشناسان و بررسی شرایط و وضعیت استان انجام میشود، گفت: استان ایلام ظرفیتهای بزرگی در بخشهای مختلف بویژه برخورداری از نیروی انسانی کارآمد و جوان دارد و میتواند در حوزههای مختلف کشاورزی، گردشگری و صنعت و معدن، توسعه قابل توجهی داشته باشد. وی با اشاره به همجواری استان ایلام با کشورهای همسایه اظهار داشت: در این رابطه نیز میتوان با فعال کردن بازارچههای مرزی، تبادلات مرزی استان را در کنار افزایش صادرات گسترش داد. رئیسجمهور خاطرنشان کرد: امیدوارم در جریان این سفر تصمیمات مختلف و مهمی در جهت توسعهیافتگی استان اتخاذ شود. رئیسی در نخستین برنامه سفر خود در بازدید از سد «کنجانچم» با توضیحات کارشناسان و مهندسان این پروژه، در جریان مزیتها و اهداف احداث و تکمیل این سد و نیز اجرای طرح سامانههای انتقال و شبکههای آبیاری و زهکشی مناطق گرمسیری قرار گرفت. رئیسجمهور که در بازدید از این سد از سوی وزیران نیرو، کشور، جهادکشاورزی و رئیس سازمان برنامه و بودجه همراهی میشد با تاکید بر تسریع در تکمیل طرحها و پروژههای در دست احداث از جمله سد کنجانچم و استفاده مردم از ثمرات آن،گفت: وعدهها درباره اجرای طرحها و پروژهها باید زودتر عملی شود و تاخیر در تحقق وعدههای دادهشده به مردم حتما موجب کاهش سرمایههای اجتماعی خواهد شد. کاهش اثرات خشکسالی و تامین نیازهای آب شرب و صنعت و توسعه کشاورزی استانهای ایلام و کرمانشاه از رودخانههای مستقل مرزی از حوزه سیروان، تبدیل مناطق محروم گرمسیری به نمادی از پیشرفت و توسعه پایدار و تلاش برای حل مشکلات بیکاری و توسعه کشاورزی از جمله اهداف اجرای طرح سامانههای انتقال و شبکههای آبیاری و زهکشی مناطق گرمسیری است.
* تلاش دولت برای اعزام تعداد بیشتری زائر به کربلا
رئیسی در ادامه در حاشیه زیارت یادمان شهدای قلاویزان در جمع زائران قبور مطهر شهدا، اظهار داشت: مناطقی مانند قلاویزان جایگاه ایثار، شهادت، توکل به خدا، وفای به عهد، دلدادگی به اسلام و دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی است.
رئیسجمهور با بیان اینکه همه مردم بویژه مسؤولان و مدیران نظام باید از اماکن دوران دفاعمقدس بازدید کنند تا بدانند چه ایثارگریهای مخلصانهای برای نظام انجام شده است، گفت: در چنین اماکن مقدسی همه آنچه برای تعالی انسان نیاز است، وجود دارد و همه خوبیها در چنین پایگاهها و جایگاههایی نهفته است. وی با بیان اینکه اگر کسی گوش دل باز کند میتواند پیام شهیدان را بشنود، خاطرنشان کرد: پیام شهیدان این است که نگذاریم آرمانهای انقلاب و اطاعت از رهبری و ولی فقیه در جامعه کمرنگ شده و عدالت پایمال و عزت ملت ایران مخدوش شود. رئیسی گفت: حضور در مسیر راهیان نور برای همه بویژه مسؤولان درسآموز است و باید از چنین حضوری درس ایستادگی، اجرای عدالت، توجه به مردم بویژه قشر حزباللهی و کسانی که با همه وجود در مسیر انقلاب هستند، گرفت. رئیسجمهور با اشاره به تقارن سفر استانی با ایام اربعین حسینی اظهار داشت: این ایام به خاطر شرایط کرونایی برای عاشقان زیارت اباعبداللهالحسین(ع) بسیار تاسفبرانگیز است و سالهای زیادی میلیونها زائر از همین مسیر مهران به زیارت امام حسین(ع) میرفتند و شخصا نیز چندین بار از همین مسیر برای زیارت راهی شدم. امیدواریم و دعا میکنیم با ریشهکن شدن کرونا بار دیگر شرایط و زمینه حضور میلیونها عاشق اباعبداللهالحسین(ع) فراهم شود. رئیسی افزود: تلاش داشتیم تعداد زیادی از مردم کشورمان به کربلا اعزام شوند اما دولت عراق فقط با حضور ۶۰ هزار نفر موافقت کرد و امکان افزایش آن برای دولت میزبان وجود ندارد. وی با اشاره به تقارن سفرش به ایلام با هفته دفاعمقدس، اظهار داشت: تجلیل از شهدا و ایثارگران و یادآوری دوران دفاعمقدس بسیار ارزشمند است و پیروزی کشور و پیشبرد امور، در گرو پیروی و تداوم راه شهدا و ایمان و اخلاص آنان است.
رئیسی خاطرنشان کرد: یقینا توصیف ابعاد مختلف ایستادگی و مقاومت مردم استان ایلام، صحیفه بسیار بلندی میشود و امیدواریم همه بتوانیم راه مقدس و نورانی شهیدان را ادامه دهیم. وی گفت: بدون تردید اگر مسیر شهیدان را بخوبی بشناسیم و زندگی خود را بر مبنای آن تنظیم کنیم، مسیر الهی را گم نخواهیم کرد و در مسیر شهدایی مانند حاجقاسم سلیمانی خواهیم بود. رئیسجمهور در ادامه برنامههای سفر استانی به ایلام در محل استانداری میزبان تعدادی از مردم استان بود و به صورت حضوری، مسائل و مشکلات مطرح شده را بررسی کرد.
* حضور سرزده در محله محروم حاشیه شهر ایلام
رئیسجمهور در ادامه با حضور سرزده در محله محروم هانیوان در حاشیه شهر ایلام، از نزدیک با مردم این محله دیدار و گفتوگو کرد.
مردم محله هانیوان ایلام پس از اطلاع از حضور رئیسجمهور در محل، با شور و شوق زیادی در کنار رئیسی گرد آمدند و ضمن ابراز خوشحالی، مشکلات و محرومیتهای چندین ساله خود را با شخص رئیسجمهور در میان گذاشتند.
رئیسجمهور همچنین در سخنان کوتاهی در جمع مردم این محله، رفع مشکلات مناطق محروم و حاشیه شهر ایلام را یک ضرورت دانست و گفت: محرومیتها در برخی مناطق حاشیه شهر از جمله محله هانیوان ایلام پسندیده نیست و استاندار و فرماندار باید به سرعت و با کمک ساکنان این محله، کمبودها را رفع کنند.
رئیسجمهور خطاب به اهالی هانیوان گفت: دولت در کنار شما و در خدمت شما قرار دارد و معتقدم برای حل برخی مشکلات، خود مردم باید پیشقدم شوند. آقای رئیسی افزود: بدون تردید اقدام خلاف مقررات و بیانضباطی، زشت و ناپسند است و در مواجهه با چنین مواردی، خود ساکنان باید در مقابل ساختوسازهای خلاف و نظافت و انضباط شهری پیشقدم شوند و با همکاری مسؤولان شهری، امور را اصلاح کنند.
رئیسی خطاب به ساکنان محله محروم هانیوان گفت: در جلسه شورای اداری استان به مسؤولان استانی اعلام خواهم کرد که نسبت به همه مناطق ایلام بویژه محلههای محروم اقدامات سریع و ویژه را در دستور کار قرار دهند تا کمبودها و مشکلات هر چه زودتر برطرف شود.
ارسال به دوستان
دومین کشتی حامل سوخت ایرانی برای لبنان در بندر بانیاس سوریه پهلو گرفت
2 - هیچ
لزوم تقویت تعامل فرهنگی در دیپلماسی جدید
گروه سیاسی: با پهلوگرفتن دومین کشتی حامل سوخت از ایران در بندر بانیاس سوریه و شروع به کار کابینه جدید لبنان با رای اعتماد پارلمان، بسیاری از کارشناسان معتقدند تحولات جدیدی در این کشور و منطقه در حال شکلگیری است. شکست سنگین غربگرایان لبنانی و پشت کردن متحدان بینالمللی و منطقهایشان به آنان، موقعیت مقاومت را بیش از پیش تثبیت کرد.
به گزارش «وطنامروز»، پس از ورود پنجمین کاروان حامل سوخت ایران به خاک لبنان در شامگاه چهارشنبه هفته پیش، حزبالله از پهلو گرفتن دومین کشتی حامل سوخت ایران در بندر بانیاس سوریه خبر داد. دفتر اطلاعرسانی جنبش حزبالله لبنان روز گذشته طی بیانیهای اعلام کرد دومین کشتی حامل سوخت ایران شامگاه پنجشنبه در بندر بانیاس سوریه پهلو گرفته است. بر اساس گزارش شبکه «المنار»، این کشتی که حامل سوخت مازوت است، ساعت ۲۲ شامگاه پنجشنبه (به وقت محلی) در بندر بانیاس پهلو گرفته است. این خبر در حالی انتشار یافت که خبرنگار شبکه «المیادین»، شامگاه چهارشنبه گزارش داد پنجمین کاروان حامل مازوت ایران وارد خاک لبنان شده است. به گفته سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله در تازهترین سخنرانی وی، کشتی حامل گازوئیل ایران نیز که مقدمات اداری برای ارسال آن انجام گرفته، طی روزهای آتی به بندر بانیاس سوریه خواهد رسید و همچنین کشتی چهارم هم که حامل گازوئیل است، بعدا فرستاده خواهد شد. کاروانهای حامل سوخت پس از آن وارد خاک لبنان شدند که نصرالله در سخنرانی روز عاشورای خود از حرکت کشتیهای حامل سوخت از مبدأ ایران به لبنان خبر داد. وضعیت لبنان پس از قریب به 2 سال بیثباتی به دلیل تحریمهای آمریکا که به همراه بحران اقتصادی بیسابقه، افت شدید ارزش لیره، بحران فلجکننده کمبود سوخت و کمبود شدید مواد غذایی و دارو عملا در حال سوق دادن لبنان به سمت فروپاشی بود، اکنون با ورود نخستین محمولههای سوخت ایرانی و همچنین تشکیل کابینه جدید این کشور پس از 13 ماه بیدولتی، رو به بهبود نهاده است. کابینه پیشنهادی نجیب میقاتی، نخستوزیر جدید لبنان توانست با رأی ۸۵ نماینده پارلمان، رأی اعتماد بگیرد. این کابینه پیشنهادی با وجود اینکه تمام وزرا فراحزبی هستند، تقریبا تحت حمایت همه احزاب لبنانی قرار دارد. گفتنی است تشکیل این کابینه برای جریان مقاومت لبنان و متحدانش که خواهان شکلگیری هر چه سریعتر دولت بودند، پیروزی بزرگی به حساب میآید. در طرف مقابل اما کشورهای غربی و جریان غربگرای داخلی به رهبری سعد حریری که در راه تشکیل دولت سنگاندازی میکردند، شکست سنگینی را متحمل شدند به طوری که ضمن از دست دادن قدرت، وجهه عمومی آنان در انظار مردم لبنان دچار خدشه جدی شد. پس از شکسته شدن محاصره لبنان توسط ایران، بسیاری از کارشناسان این اتفاق را دارای نتایج بلندمدت دانستهاند و مقایسههایی میان تعاملات بین ایران و متحدانش با تعاملات غرب با متحدانش داشتند. جمهوری اسلامی در خلال این بحران به کمک مردم لبنان آمد و بدین وسیله از متحدان خود در محور مقاومت حمایت کرد؛ حمایتی که میتوانست هزینههایی را برایش ایجاد کند. از نخستین روزهای انتشار خبر ارسال محموله سوخت به سمت لبنان، غربیها واکنش نشان دادند و احتمال هدف گرفتن این محمولهها توسط رژیم صهیونیستی میرفت اما این تهدیدات کارساز نیفتاد و اکنون شاهد ورود دومین کشتی حامل سوخت به سوریه جهت ارسال به لبنان هستیم. همچنین طی ۲ هفتهای که از امضای فرمان تشکیل دولت میگذرد، تنها کشور از میان کشورهای منطقه که با نخستوزیر جدید تماس داشته و به او تبریک گفته، ایران بوده و از برقراری ثبات در لبنان دفاع میکند. در طرف مقابل، این بحران نشان داد نه تنها کشورهای غربی و متحدان منطقهای آن از اعمال هیچگونه فشارهای ضدانسانی به مردم لبنان ابایی ندارند، بلکه به متحدان خود داخل سیستم سیاسی این کشور نیز پشت میکنند. بهطور مثال رسانههای لبنانی از جمله روزنامه الاخبار گزارش دادند دولت ریاض با موافقت بنسلمان ضمن تصاحب اموال حریری در عربستان در حال فروش املاک وی است تا بدهیهایش را بپردازد. فرستادن محمولههای سوخت ایران به لبنان مزیتهای بسیاری برای این کشور داشت و بسیاری از مراکز حیاتی جان تازهای گرفتند. به عنوان مثال در بخش کشاورزی، «سامر حاج علی» خبرنگار شبکه تلویزیونی المنار در گزارشی از جنوب لبنان با اشاره به اینکه ارسال نفت کوره ارسالی از ایران برای کشاورزان در جنوب و توزیع بین آنها، مزارع و باغها را از خطر خشک شدن و نابودی نجات داد، افزود: توزیع سوخت بین کشاورزان باعث از سرگیری روند تولید محصولات کشاورزی میشود.
علاوه بر این، ارسال سوخت از جانب جمهوری اسلامی ایران توانست گشایشهای دیگری را نیز در بخش اقتصادی توسط کشورهای دیگر از جمله برخی کشورهای غربی ایجاد کند. میقاتی از انجام مذاکرات با صندوق بینالمللی پول و دولت کویت برای دریافت وام خبر داده و صندوق بینالمللی پول نیز پالسهای مثبتی نشان داده است. همچنین طبق گزارش برخی رسانهها، آمریکا نیز برای عقب نماندن از ایران سعی دارد از طریق مصر به لبنان سوخترسانی کند. در کنار این، روز گذشته یک کشتی از ناوگان پنجم ارتش آمریکا به نام «USNS Choctaw County» در بندر بیروت به عنوان بخشی از آموزشهای ناوگان آمریکایی لنگر انداخت.
* سفر امیرعبداللهیان به بیروت در راه بازگشت از نیویورک
یک منبع دیپلماتیک لبنانی به خبرگزاری «اسپوتنیک» روسیه گفت «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه ایران که برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به نیویورک سفر کرده، در بازگشت از نیویورک به بیروت و دمشق سفر خواهد کرد. در صورت صحت این گزارش، این نخستین سفر یک مقام خارجی به لبنان پس از تشکیل دولت جدید در این کشور خواهد بود.
******
لزوم تقویت تعامل فرهنگی در دیپلماسی جدید
سمیرا کریمشاهی: هر محورسازی و ائتلافی که در تقابل با اندیشه مقاومت در سطح منطقه شکل گرفته، همواره تلاش داشته است با هراسسازی از هزینههای مقاومت، ملتها و بازیگران درگیر در کنشها و تنشهای منطقهای را از حمایت یا پیوستن به محوری که با دخالت بیگانه در تعیین سرنوشت ملتهای منطقه مبارزه میکند، باز دارد.
تحریم همواره از ابزارهایی بوده که قدرتهای اشغالگر به عنوان بازدارنده کشورهایی که در مقابل زیادهخواهیها ایستادگی کردند، به کار گرفتهاند. هر چند نمیتوان منکر آثار تحریم به عنوان یک جنایت ضدبشری و تروریسم اقتصادی شد اما توجیه قابل قبولی برای زایلسازی حقوق دولت- ملتها و تسلیم کردن آنها نیست. جمهوری اسلامی ایران همواره تاکید داشته مقاومت، یگانه راهبرد نتیجهبخش در تقابل با ظلمی است که در حق ملتهای مسلمان منطقه روا داشته میشود و هر چند این مقامت بیهزینه نیست اما هزینههای سازش بیشتر است.
محور آمریکایی- اسرائیلی به همراه حکام عرب همپیمانشان در تقابل با محور مقاومت تلاش داشتهاند با ابزار تحریم علیه ایران، کنشگری آن را به عنوان رهبر محور مقاومت محدود کنند و از طرف دیگر سرنوشت مقاومت را چیزی جز فشار، ناامنی و سختی زندگی مردم جلوه ندهند که البته کاری از دست ایران محدود شده هم ساخته نیست و در نهایت محور آمریکایی یگانه پشتوانه امن منطقه معرفی شود! با خروج آمریکا از افغانستان و تعهد نداشتن نسبت به خواستههای همپیمانانش در منطقه، نگرانی تازهای را برای محور سازش ایجاد کرده است. ابتکار بیاثرسازی تحریم از جانب ایران که از مهمترین راهبردهای ارکان مقاومت به شمار میآید، این روزها ثمربخشی خود را ذیل اقدامات بازیگرانی که از حمایت ایران برخوردارند، نشان میدهد و ثابت میکند سازش، هیچ تعهدی برای خالقان آن به منظور تامین امنیت و رفاه زندگی مردم و حقوق سیاسی و اجتماعی آنها ایجاد نمیکند. در این یادداشت ذیل بررسی تحولات اخیر ۳ کشور یمن، سوریه و لبنان به این گزاره میپردازیم.
* یمن
در چند ماه ابتدایی تجاوز ائتلاف سعودی به خاک یمن، حاکمان سعودی به پشتوانه حمایتهای بینالمللی، آنقدر به شکست مقاومتی که در شمال یمن شکل گرفته بود اطمینان داشتند که حتی ایران را به عنوان مقصد بعدی اشغالگری خود معرفی میکردند و به هیچ عنوان حاضر به مذاکره و گفتوگو نبودند. انصارلله یمن که حمایت ایران را به عنوان پشتوانه خود داشت، با وجود تلاشها برای منزویسازی، محاصره، تحریم و بایکوت آن، در چند سال اخیر به گونهای در بخش میدانی پیشروی داشته که سعودیها به دنبال راه خروج از بحران یمن هستند و پرونده یمن از جمله مواردی است که عربستان را به پای میز مذاکره با ایران کشانده است. همزمان با پیشرویهای سریع انصارلله در استان البیضا و همچنین در جبهه مأرب، ملکسلمان، پادشاه سعودی در سخنرانی نشست سالانه سازمان ملل متحد، از مذاکره با ایران استقبال کرد. در کنار وضعیت میدانی، نکته قابل تأمل دیگری در تحولات یمن وجود دارد که آن وضعیت محور جنوب است که در دست نیروهای دولت مستعفی منصور هادی تحت حمایت سعودی و شورای انتقالی تحت حمایت امارات قرار دارد؛ ۶ استانی که در اشغال نیروهای ائتلاف سعودی است که به بهانه تامین امنیت، رفاه و جاریسازی یک زندگی نرمال آن مناطق را تحت سیطره خود در آوردند و همواره با ایرانهراسی سعی داشتهاند حمایت ایران از یمن را تهدید جلوه دهند! اما با گذشت ۷ سال از اشغال این مناطق، وضعیت در جنوب یمن چگونه است؟ اخیرا «سمیر النمری» روزنامهنگار یمنی مستقر در عمان، تصویری در فضای مجازی منتشر کرد که به مقایسه روشنایی در شب در ۲ شهر صنعا (تحت حمایت ایران) و عدن (تحت حمایت محور سعودی) پرداخته بود؛ با این کنایه که در جنوب که خبری از محاصره و تحریم نیست، خاموشی مطلق و بیبرقی است اما صنعا در تاریکی شب، نور و روشنایی دارد. این روزها اخبار متعددی از اعتراض و تجمعات مردمی علیه نیروهای اماراتی و سعودی منتشر میشود که بیشتر حول وضعیت بد معیشتی است. کانون این اعتراضها در تعز و عدن بوده که به شهرهای دیگر هم منتقل شده است. در حضرموت منع آمدوشد اعلام شده است. با اعلام خبر درگیری ماموران با معترضان در عدن، به منظور سرکوب و جلوگیری از انتشار اخبار کشته و زخمی شدن معترضان، الزبیدی، رئیس شورای انتقالی در مناطق جنوبی حالت فوقالعاده اعلام کرد اما اعتراضات به کاهش دستمزدها، قطعی برق و گرانی برای چند روز متوالی ادامه داشت. نیروهای تحت امر سعودی از اداره مناطق جنوب ناتوانند به گونهای که حتی نرخ دلار در این مناطق نسبت به محور شمال گرانتر است و باعث شده موضوع کاهش ارزش ریال یمنی به اعتراض مردم اضافه شود. تجار در تعز اعلام کردهاند در صورت برآورده نشدن خواستههای خود، به تشدید اعتصاب ادامه خواهند داد تا روند سقوط پول ملی پایان یابد. وضعیت بحرانی و آشوبزده جنوب یمن نتیجه اصرار طرف سعودی برای اداره آن منطقه به دست سران دولت ناتوان منصور هادی به عنوان عامل سعودیها در یمن است. از طرفی این نیروها دائما با شورای انتقالی تحت حمایت امارات درگیری و اختلاف دارند که بیشتر از همه مردم مستقر در آن مناطق تاوان آن را میدهند.
* سوریه
پس از آنکه پروژه آمریکایی- اسرائیلی مبنی بر سقوط دمشق و تبدیل سوریه به جولانگاه تروریسم با ابتکار ایران و به دست گرفتن میدان توسط محور مقاومت شکست خورد، محور آمریکایی تلاش داشته با فشار تحریم و حذف سوریه از معادلات منطقه، دولت بشار اسد را در یک فرسایش تدریجی به مرحله فروپاشی برساند. مهمترین رکن این نقشه منزویسازی نیز کشورهای جهان عرب بودهاند اما سیر حوادث نشان میدهد جنگ سوریه تبدیل به عبرتی شده تا این دولتها از توهم استقرار دولت دستنشانده در دمشق خارج شوند و در مقابل مقاومت دولت- ملت سوریه در حق تعیین سرنوشت خود، تسلیم شوند. امارات و عربستان سعودی که روزگاری علیه دمشق ائتلافسازی و تروریستهای تکفیری را با حمایت مالی روانه خاک سوریه میکردند، حالا هر کدام هر چند در سطوح متفاوت اما به دنبال یافتن کانالهای عادیسازی روابط با دولت سوریهاند. ابتکار ایران- حزبالله در ماجرای سوخترسانی باعث شد در تازهای برای روابط دمشق با اردن، مصر و لبنان گشوده شود. آمریکا برای اینکه کنشگری ایران در انتقال سوخت به سواحل شرقی مدیترانه را محدود کند، حاضر شد تحریمهای موسوم به قیصر علیه سوریه را به منظور چراغ سبز نشان دادن به لبنان، مصر و اردن برای مذاکره با سوریه، نادیده بگیرد که باعث شد همکاری تازهای میان این 4 کشور در زمینه انرژی آغاز شود.
پایگاه «میدلایستآی» در تحلیلی درباره وضعیت آمریکا در سوریه ضمن اشاره به معافسازی ۳ کشور عربی از تحریم قیصر برای همکاری در زمینه انرژی با سوریه، میگوید جو بایدن علاقهای به پرونده سوریه ندارد و مانند سابق انگیزهای قوی برای آمریکا به منظور حضور در شرق سوریه وجود ندارد اما با توجه به فشارهای بعد خروج از افغانستان نمیخواهد این ماجرا در سوریه هم تکرار شود. «جامال باومن» نماینده کنگره آمریکا هفته گذشته اصلاحیهای برای بودجه دفاعی آمریکا ارائه داد که مانع از استفاده بودجه برای حفظ حضوری نظامی آمریکا در سوریه میشود. هر چند مشخص نیست طرح او به تصویب برسد اما دولت آمریکا به دنبال راهی برای خروجش از سوریه است که به اندازه افغانستان پرحاشیه نشود. بازگشایی خطوط هوایی جنبهای دیگر از بازگشت دمشق به مناسبات است. بتدریج خطوط بینالمللی آسمان دمشق به حالت عادی بازمیگردد. به عنوان مثال بعد گذشت 10 سال خط هوایی پاکستان و امارات به دمشق دوباره از سر گرفته شده و بخش بینالمللی فرودگاه حلب با پرواز ایروان دوباره راهاندازی شده است.
ترکیه به عنوان سرسختترین بازیگر منطقهای دشمن اسد برای عادیسازی روابط با دمشق این روزها تحت فشار است. موضوع حضور نظامی ترکیه در شمال سوریه، به یکی از جدیترین چالشهای این کشور برای عادیسازی روابط با امارات و مصر تبدیل شده و این 2 کشور تمایلی به نوع حضور ترکیه در سوریه و لیبی ندارند. در داخل ترکیه هم موضوع پناهندگان سوری و وضعیت حضور نظامیان ترکیه در سوریه به اهرم فشار مخالفان دولت اردوغان تبدیل شده است. «کلیچدار اوغلو» رهبر حزب جمهوریخلق به عنوان جدیترین رقیب حزبی اردوغان، اخیرا در سخنانی اعلام کرده دولت باید برای تعیین تکلیف وضعیت آوارگان سوری مستقر در ترکیه با دولت سوریه وارد مذاکره شود. «علی باباجان» که روزی در کابینه اردوغان بود و امروز حزبی در مخالفت با اردوغان تاسیس کرده نیز در اظهار نظری در نقد حضور ترکیه در سوریه میگوید برای برقراری صلح و ثبات در سوریه، ترکیه باید بخشی از راهحل باشد اما ترکیه اکنون بخشی از مشکل است. باید درباره سوریه استراتژی وجود داشته باشد. ترکیه باید در سوریه با همه صحبت کند و از مشارکت در مسائل داخلی سوریه خارج شود.
از طرفی یک پیشبینی وجود دارد که دولت سوریه بعد از پاکسازی استان درعا سراغ شمال سوریه و استان ادلب که به محل تجمع تروریستهای القاعده و نیروهای تحت حمایت ترکیه تبدیل شده خواهد رفت. در آخرین عملیات سوریه به منظور آزادسازی ادلب که در ماههای نخست سال 2020 آغاز شد و با آتشبس بین روسیه و ترکیه پایان یافت، ارتش ترکیه سنگینترین تلفات خود را در طول جنگ سوریه تجربه کرد و دولت اردوغان باید نگران آغاز مجدد درگیریها در جبهه ادلب باشد که ممکن است فشارهای داخلی را در علیه دولتش افزایش دهد. خبرگزاری آناتولی ترکیه در بخش عربی خود مقالهای منتشر کرده و به موضوع اجتنابناپذیر بودن عادیسازی روابط اعراب با سوریه پرداخته است. این رسانه نزدیک به دولت ترکیه معترف است از سال 2015 با حضور روسیه و نقشآفرینی نیروهای تحت حمایت ایران، احتمال سقوط دولت اسد کمرنگ شد و بتدریج کشورهای عربی با تغییر موضع، منفعت خود را در عادیسازی روابط با دمشق میبینند.
* لبنان
حدود ۲ سال است وضعیت لبنان در ساختار حکومتی و معیشت مردم بحرانی است که در یک سال گذشته پس از حادثه انفجار بندر بیروت، وضعیت سختتر و پیچیدهتر شد. سنگاندازیهای محور سعودی- آمریکایی به سردمداری جریان حریری و از طرفی ادعای امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه به منظور ارائه راهحل با طرح ابتکار مکرون، وضعیت لبنان را به بنبست نزدیکتر کرد. یک لبنان آشوبزده، این کشور را از تعیین تکلیف وضعیت مرزهای آبیاش در مدیترانه، حق استفاده از منابع طبیعی موجود، وضعیت مرزهای مشترک با فلسطین اشغالی و رابطه با ایران دور میکند و این مطابق میل بازیگران مداخلهگر در امور لبنان بود که معیشت مردم را گروگان منافع خود گرفتهاند. در این میان هراس از تحریمهای آمریکایی مانع از حل مشکل سوخت و انرژی شده اما ابتکار انتقال سوخت از ایران که سیدحسن نصرالله آن را اعلام کرد و توسط ایران عملی شد، نمادی تازه برای دور زدن تحریم شد. مدیر شرکت «امانه» که سوخت خریداری شده از ایران به این شرکت به منظور توزیع تحویل داده میشود گفته است مردم لبنان اطمینان داشته باشند این سوختها برای مصرف توزیع خواهد شد و قراری بر ذخیره و انبار آن نیست. این سخن میتواند کنایه به اقدام به احتکار سوخت و بنزین باشد که به افراد جریان سمیر جعجع نسبت داده شد. اقدامات خرابکارانه جریان تحت کنترل او با همکاری سفارت آمریکا در لبنان مدتها در صدر سوژههای اعتراضی کاربران لبنانی در فضای مجازی بود.
در حالی که با اعلام روابط عمومی حزبالله روز جمعه دومین محموله سوختی ایران به سواحل بندر بانیاس سوریه رسیده، «موفق محادین» تحلیلگر اردنی در یادداشتی در پایگاه «المیادین» نوشته است: در کنار بسیج رسانهای صهیونیستها، جریانی در لبنان سعی دارند حزبالله و ایران را عامل بحرانهای لبنان معرفی کنند. در واکنش به این جریان، مردم لبنان باید از آنها بپرسند چرا کشورهای نفتی که متحد شما هستند، برای واردات سوخت از حزبالله پیشی نگرفتند؟ چرا هیچ کشور نفتی عربی یک کشتی برای کمک به مردم لبنان نفرستاد؟ او در این یادداشت، انداختن لبنان در بند استقراضهای بینالمللی و طرحهای بانک جهانی را نقد میکند و معتقد است سران لبنانی باید از سرنوشت اردن درس بگیرند. در واقع طرحهای نهادهای بینالمللی اگرچه در ظاهر اعطای اعتبارات مالی با عنوان کمک برای حل بحرانهای مالی نام دارد اما در عمل کشورها را به یک مقروض دائمی تبدیل میکند که در حصار مطالبات غربی و عربی، ابتکار عمل از دست آنها خارج میشود و این الگوهای اروپایی هیچ تناسبی با ساختارها و مناسبات حاکم بر منطقه غرب آسیا ندارد اما طرحهای حزبالله در قالب خروج لبنان از زد و بندهای سیاسی است که از هراس تحریم، استقلال عمل خود را به دست بازیگران مداخلهگر نسپارند. هفته گذشته دولت جدید لبنان متشکل از 24 عضو به رهبری «نجیب میقاتی» از مجلس این کشور رای اعتماد گرفت اما جلسه رای اعتماد پارلمان لبنان به دلیل قطع برق یک ساعت با تاخیر آغاز شد. لبنان در حالی در این سطح از تامین انرژی ناتوان مانده که همواره جریانی فعال وابسته به غرب و محور شیخنشینان جنوب خلیجفارس در صحنه سیاسی این کشور حاضر هستند اما خبری از یاریرسانی برای تامین احتیاجات اولیه برای در روال قرار گرفتن سازوکار دولتسازی نیست؛ یعنی بازیگرانی با محدویت از جانب اربابانشان دست و پنچه نرم میکنند که همواره بروز آن را صرفا به دلیل قرار گرفتن در مدار مقاومت عنوان میکردند.
-----------------------------
منابع
-middleeasteye. net/opinion/syria-us-troops-withdrawal-biden-next-move
-middleeasteye.net/news/syria-war-us-congressman-jamaal-bowman-end-military-presence-ndaa-defense-bill
-cumhuriyet. com. tr/haber/ali-babacandan-suriyeliler-aciklamasi-populist-partiler-hepsini-gonderecegiz-diyecek-ama-1853995
-aa.com.tr/ar/التقاریر/التطبیع-العربی-مع-النظام-السوری-هل-أصبح-محتوما-مقال/2372629
- almayadeen.net/news/politics/ الانتقالی-الجنوبی-یعلن-حالة-الطوارىء-فی-المحافظات-الیمنیه-ال
-almayadeen.net/articles/هل-یتعظ-اللبنانیون-من-الأردنیین
- aljazeera.net/news/politics/2021/9/18/ احتجاجا-على-سوء-الأوضاع-المعیشیه
***
بایستههای تغییر الگوی سیاست خارجی دولت سیزدهم از نگاه سیاستگذاری داخلی
لزوم تقویت تعامل فرهنگی در دیپلماسی جدید
یونس مولایی: «دوران جدیدی آغاز شده است»؛ نوید این آغاز در بند پایانی سخنرانی مجازی رئیسجمهور در مجمع عمومی سازمان ملل آمده است؛ عبارتی که هر چند در فواصل آمد و شدهای دولتها بارها و بارها تکرار میشود اما رد آن را این روزها در تغییر آشکار مواضع سیاست خارجی دولت جدید در قیاس با دولت قبل میتوان پیدا کرد. گویی سیدابراهیم رئیسی در روزگار آشفتهای که اسباب مدیریت اجرایی کشور را در دست گرفته است، سعی زیادی دارد به بهانههای مختلف عزم دولتش را برای تغییر ریل مدیریتی در داخل و تعاملی در خارج از کشور یادآور شد. هفته پیش و در دیدار با خانواده شهدا بود که رئیسی به تازه نفس بودن دولت سیزدهم اشاره کرده و گفت: «در فاصله کوتاه سپری شده از دولت سیزدهم اتفاق خاصی نیفتاده که باعث افزایش واردات واکسن یا پذیرش عضویت کشورمان در سازمان شانگهای شود، الا اینکه کشورهای همسایه و دوست ما دیدند دیگر توجه ما صرفا به غرب نیست و ارتباط با همسایگان و کشورهای منطقه اولویت سیاست خارجی ایران شده است». موضعی که البته رد آن در نطق روز سهشنبه رئیسی در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل و مواضع وزیر امور خارجه در مواجهه با تهدیدها و ضربالاجل طرفهای غربی برای پذیرش زیادهخواهیهای آمریکا نیز مشهود بوده است.
از سوی دیگر رئیسی نخستین سفر خارجی خود در دوران ریاستجمهوریاش را به مقصد «دوشنبه» پایتخت تاجیکستان به منظور شرکت در اجلاس سازمان همکاریهای شانگهای تنظیم کرد؛ حضوری که البته توأم با پذیرش عضویت دائم جمهوری اسلامی ایران در این سازمان بود تا طلیعه دیپلماسی دولت سیزدهم نشان از عزمی جزم برای تقویت مناسبات اقتصادی و سیاسی با شرق و آسیانه میانه داشته باشد.
مجموعه این گفتار و رفتار نشان از آن دارد که هر قدر در دوران حکمرانی دولتهای یازدهم و دوازدهم تمام اهداف بر مبنای کسب چراغ سبز و مواهب بالقوه تعامل با اروپا و آمریکا گره خورده بود، دولت سیزدهم اهتمام خود را بر بهرهگیری حداکثری از ارتباط با قدرتهای شرقی و کشورهای همسایه استوار کرده و سعی دارد مناسبات خود با قدرتهای غربی را نیز به پشتوانه بهرهگیری حداکثری از این ظرفیت تنظیم کند. در این میان البته ایده چرخش به شرق و تقویت تعاملات اقتصادی، نظامی و فرهنگی با چین و روسیه در سالهای گذشته و به رغم سنگاندازیهای دولت وقت نیز طرح شده بود و انعقاد قرارداد 25ساله همکاری ایران و چین و برگزاری رزمایش دریایی مشترک میان ایران، چین و روسیه را میتوان از نمودهای آشکار این سیاست دانست و پیگیری این استراتژی را میتوان یکی از برنامههای بلندمدت دولت سیزدهم در عرصه سیاست خارجی کشور در سالهای آتی به حساب آورد.
با این اوصاف اما تقویت تعامل همهجانبه با همسایگان و قدرتهای شرقی با موانع و الزامهایی جدی روبهرو خواهد بود؛ آنچنان که از تابستان سال گذشته و با انتشار اخباری مبنی بر آغاز فعالیتهای تهران و پکن برای انعقاد قرارداد همکاری 25 ساله که تا حد زیادی به بیاثر شدن تحریمهای آمریکا در فروش نفت و مراودات اقتصادی کشورمان منتهی میشد، گمانهزنیهایی در زمینه سنگاندازیهای واشنگتن در این مسیر (از جمله اتخاذ تحریمهای جدید علیه چین با نیت منصرف کردن این کشور از تعامل با ایران) مطرح شد. با این حال نمیتوان چشم بر این واقعیت بست که تنها بخشی از این مانعسازیها به شکل سخت و در قالب فشارهای مستقیم پیگیری میشود و بخش دیگر آن در فضای تبلیغاتی و به پشتوانه جریانهای غربگرا با نیت هزینهسازی داخلی پیگیری خواهد شد؛ مسالهای که با تعویض دولت و تغییر ریل سیاست خارجی کشورمان احتمالا با شدت و حدت بیشتری همراه خواهد بود. در یک نمونه کوچک، نوروز امسال و پس از امضای قرارداد همکاری 25 ساله با چین بود که نیروهای تاثیرگذار جریان غربگرا (از چهرههای سیاسی اصلاحطلب تا سلبریتیهای داخل و خارجنشین) در اقدامی هماهنگ با سناریوسازیهای موهوم این اتفاق را مساوی با فروش ایران به چین، اجازه تأسیس پایگاه نظامی بیگانه در کشورمان و... تفسیر کردند؛ سناریویی که با چاشنی شرقستیزی به عنوان یکی از مؤلفههای هویتی جریان غربگرا همراه بود. در این میان قید این نکته ضروری است که چنین رفتاری در دورانی شکل گرفت که از قضا دولت حسن روحانی به عنوان یک دولت غربگرا که مورد حمایت اصلاحطلبان بوده و تجربه برجام و گفتوگو با آمریکا را در کارنامه داشته، روی کار بوده است.
با این حال، یقینا خیز برداشتن دولت سیزدهم برای تقویت مناسبات با شرق نیازمند مؤلفههای مختلفی است که از جمله آنها ایجاد یک نظام تعاملی جهت اقناع افکار عمومی است و الا چه بسا که مثمرثمرترین رفتارها و تعاملها نیز بدون بستر فرهنگی و رسانهای موفق تبدیل به یک چالش اساسی در افکار عمومی شود. برای نمونه حل بحران تامین واکسن در سایه تعامل تهران و پکن آن هم در شرایطی که سازمان جهانی بهداشت به حداقلیترین شکل ممکن به تعهداتش برای تامین واکسن در کشورمان عمل میکرد، یک نمونه ملموس از دستاوردهای تعامل با شرق به حساب میآید که به علت سیطره غربگرایان در فضای تبلیغاتی کشور چندان برجسته نشده و به چشم نیامد.
در این زمینه و به شکلی اختصاری میتوان به چند مصداق در عرصه سیاستگذاری دولت سیزدهم با نیت ثمربخشی الگوی سیاست خارجی جدید اشاره کرد.
1- تقویت تعاملات دانشگاهی با قدرتهای شرقی از ضروریات امروز کشورمان است. این امر در عین تقویت مناسبات علمی و دانشگاهی کشورمان (بویژه در سالهای اخیر که دانشگاههای کشورهای شرقی با اعطای انواع بورسها به دنبال افزایش تاثیرگذاریشان در مناسبات آموزشی جهان هستند) به تقویت تعامل نخبگان کشورمان با قدرتهای نوظهور و عبور از هژمونی تکقطبی فعلی کمک میکند. تعامل با نخبگان شرقی همچنین کلیشههای تبلیغاتی و شرقستیزانه جریان غربگرا را نیز تضعف میکند.
2- در شرایطی که در ۲ سده گذشته اروپا و پس از آن آمریکا با فتح تمام بسترهای تعامل فرهنگی، خود را تبدیل به معیارهای استانداردسازی فرهنگ کردهاند و اهتمام خود را بر تضعیف هویت ملتهای شرقی با ادیان مختلف استوار کردهاند، سیاستگذاری فرهنگی کشورمان باید امکان تعاملات فرهنگی و هنری بیشتر را با کشورهای شرقی هموار کند. قرابت فرهنگی و وجود ظرفیتهای مشترک میتواند در عین ایجاد شکنندگی برای نظام فرهنگی جهان، به شناخت بیشتر ملتها از یکدیگر کمک کرده و تکثر فرهنگی و مذهبی را که سالیان سال در سایه تکنوازی غرب بایکوت شده بود، نمایان کند.
3- سرمایهگذاری رسانهها برای پوشش ظرفیتها و تبیین فرصتهای همکاری از دیگر مواردی است که باید مورد توجه ویژه قرار گیرد. در شرایطی که چنین خط مستقیمی برای ارتباطگیری میان سیاستمداران، نخبگان و مردم ایران با قدرتهای شرقی وجود ندارد، روایتسازیهای رسانههای وابسته به دولتهای غربی و عربی لاجرم در فضای عمومی منشاءاثر میشود. در همین زمینه میتوان تنها با یک قیاس ابتدایی پیرامون محتوای تولید شده با موضوع الگوی پیشرفت در قدرتهای نوظهور و کشورهای شرقی با انبوه مقالات کار شده در رسانههای کشورمان با موضوع راه تکمسیره پیشرفت در کشورهای غربی اکتفا کرد تا متوجه ضعف و عدم ارتباط اینچنینی شد.
4- در کنار تمام موارد بالا، کماکان یکی از ابزارهای جدید و موثر ارتباطی، مساله «گردشگری» است که در عین آوردههای اقتصادی، امکان کمنظیری از تعامل میان مردم کشورهای مختلف را فراهم میکند. در این زمینه هر چند باید بیشترین اهتمام را معطوف به تقویت جایگاه ایران در منطقه غرب آسیا کرد اما نباید از ظرفیت فرهنگی، تاریخی و تمدنی کشورمان برای جذب گردشگران شرقی غافل بود. میدان گردشگری میتواند بسترساز تعاملات فرهنگی زیادی با نیت مهار دوسویه شرقستیزی و ایرانستیزی پرداخته شده در نظام رسانهای تحت سیطره غرب باشد.
ارسال به دوستان
ملت ایران یادگار ارجمند دفاعمقدس را هرگز از خاطر نخواهد برد
پیام رهبر انقلاب برای هفته دفاعمقدس
پیام رهبر حکیم انقلاب اسلامی به مناسبت روز تجلیل از شهیدان و ایثارگران دفاعمقدسکه بعدازظهر پنجشنبه توسط حجتالاسلام والمسلمین شکری، نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران، درگلزار شهدای بهشتزهرای تهران قرائت شد، به این شرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
هفته دفاعمقدس، مزین به نام و یاد شهیدان عالیمقام است. فداکاری مخلصانه آنان و دیگر ایثارگران، پیروزی را به ملت ایران هدیه کرد و خون مطهر آنان حقانیت جمهوری اسلامی را بر جبین تاریخ ثبت کرد. این درس بزرگ آن اسوههای ایثار است؛ هر جا تلاش مخلصانه باشد، پیروزی و سربلندی نیز هست و ملت ایران این یادگار ارجمند را هرگز از خاطر نخواهد برد انشاءالله. سلام خدا بر شهیدان و بر شهیددادگان و بر همه ایثارگران و بر پیشوای آنان امام روحالله.
ارسال به دوستان
چشمانداز سینمای دفاع مقدس با نگاهی به مسیری که پیموده است
جبهه یا شهر؟
گروه فرهنگ و هنر: هر سال در هفته دفاعمقدس، یکی از بحثهای تکراری و البته یکی از مطالبههای همیشگی، کمکاری سینما برای دفاعمقدس است. روایتگران و شاهدان صحنههای بینظیر دفاعمقدس و جنگ تحمیلی 8 ساله رژیم بعث علیه ایران، آنقدر روایت و قصه و سوژه دارند که حق داشته باشند نسبت به ساخته نشدن فیلم و سریال در این حوزه منتقد باشند. این مطالبه اما وجه دیگری هم دارد؛ آیا بضاعت سینمای ایران چه از جهات فنی و چه از جهات فرمی -که این یکی بحث مفصلی را میطلبد- آنچنان که در این باره تقاضا میشود، هست؟ جهانبینی و رویکردهای حسی در فیلمسازی که خود مسائل مهمی هستند، چطور؟ اساسا آیا آنچه ما به عنوان سینمای دفاعمقدس میشناسیم، با ذائقه مخاطب امروز همراه است؟ ذائقه محصول تولیدات است یا تولیدات باید به نحوی با ذائقهها سازگار شوند؟ سینمای دفاعمقدس، سینمای دهه شصتی است؟ آیا مخاطبان، همان مخاطبان دهه 60 هستند؟ با این وضعیت سینما اساسا پروژههای جنگی که عمدتا به عنوان پروژههای بزرگ سینمایی شناخته میشوند، میتوانند توجیه تولید داشته باشند؟ این فیلمها در میان انتخابهای مردم قرار خواهند گرفت؟ وضعیت مالی و بودجهای نهادها به نحوی هست که بتوانند حمایتهایی شبیه آنچه نزدیک به ۳ دهه در سینما جریان داشت را ادامه بدهند؟ با این وضع اساسا میشود فیلم دفاع مقدسی تولید کرد؟
اگر با تهیهکنندگان، نهادها، سینماگران و علاقهمندان سینمای دفاعمقدس که سالها در این حوزه فعالیت کردهاند، به گفتوگو بنشینید، این سوالات مقدمه آن گفتوگوها خواهد بود که هر کدام به بحثهای مطولی تبدیل میشود.
از آغاز ساخت فیلمهایی با موضوع جنگ تحمیلی، زمانی که این سینما با ژانر دفاعمقدس شناخته شد، ۲ رویکرود عمده در جریان تولیدی این ژانر وجود داشت؛ رویکردی که نگاهی جدی به میدان و معرکه جنگ داشت و به تبع این نگاه، پروژه به اصطلاح سنگین محسوب میشد و رویکرد دیگری که فضای پیرامونی دفاعمقدس را مدنظر قرار میداد و با عمیق شدن در فضای اجتماعی حول جنگ، تلاش میکرد مسائل رزمندگان، آرمانها و نگاه آنان را برجسته کند. البته این بدان معنا نبود که ما در این ژانر با آثاری کاملا جنگی یا آثاری صرفا شهری و آپارتمانی مواجه باشیم. گاه ترکیبی از جبهه و پشت جبهه، فضای سینمای دفاعمقدس را تشکیل میداد. تعداد این فیلمها در دهه 70 و با فاصله گرفتن از فضای جنگ، بیشتر میشد که گاه غلبه با میدان بود و گاه غلبه با اجتماع شهری.
اما ۲ رویکرد عمده همچنان با گذار از دهه 90 قرن چهاردهم شمسی، جریان اصلی سینمای دفاعمقدس را تشکیل میدهد. قابل تامل آنکه فیلمهای دفاع مقدسی موفق این دهه مانند «چ»، «تنگه ابوقریب» و «به وقت شام»، جنبههای میدانی پررنگتری دارند. حتی «ویلاییها» که به نحوی تلاش میکند فضای زندگی پشت جبهه را به تصویر بکشد، در فاصله کمی با میدان قرار دارد و آسیبها و تلخی و شیرینیهای جنگ با سرعت بیشتری به فضای خانواده میرسد.
آثار دیگر، عموما نه از جهات محتوایی، جهانبینی، تکنیکی و فرمی و حتی نه از منظر مخاطب آثاری نبودند که بتوان آنها را در ردیف فیلمهای ماندگار دهه 90 در حوزه سینمای دفاعمقدس ردهبندی کرد.
رجعت به جبهه و ساخت آثاری با محوریت فضای میدانی جنگ آن هم از سوی فیلمسازانی نظیر حاتمیکیا که اتفاقا در دهه 70 پیشتازان نمایش عرصههای متفاوتتری از فضای جنگ بودند (از کرخه تا راین، بوی پیراهن یوسف، آژانس شیشهای و...)، مساله قابل تأملی است. گویی فضای پیرامونی این الزام را به وجود میآورد که شما به میدان بازگردید. ساخت «چ» که فیلمی در توصیف فضای شکست مذاکره و دیپلماسی و پیروزی عملیات نظامی و میدانی است، آن هم در فضایی که همه از مذاکره دم میزدند را میتوان پاسخی به رویکردهای خوشخیالانه به دیپلماسی دانست. از سوی دیگر تلاشی که برای به تصویرکشیدن میدان منازعه در «شام» در فیلم «به وقت شام» تجلی پیدا کرد، یادآور این مساله بود که «میدان» بیخ گوش «شهر» است. از سویی دیگر، فیلمسازان کمی جوانتر، این ژانر را محل بروز و ظهور تواناییهای خود میدیدند؛ بهرام توکلی پس از ساخت فیلمهای آپارتمانی، تلاش کرد با کمک سعید ملکان توانایی خود را در پرداختن به سینمایی جنگی و سخت در فیلم «تنگه ابوقریب» به رخ بکشد. محمدحسین مهدویان هم با فیلم «ایستاده در غبار» فرم تازهای برای پرداخت به سینمای دفاعمقدس در ایران به کار بست. نوع نگاه ملتهب او به جنگ در قابهایی که برای فیلم «رد خون» بسته است هم به نحو دیگری ظهور و بروز پیدا کرد.
اما اکنون که به نظر میرسد اقتضایی برای نمایش عوارض و آسیبهای اجتماعی یا زندگی حماسی رزمندگان در سالهای پس از جنگ وجود ندارد، سینمای دفاع مقدس از وجوه اجتماعی سالهای پس از جنگ بیبهره خواهد بود. با وضعیت فعلی به نظر نمیرسد تولید ابرپروژههایی مانند «دوئل» یا «تنگه ابوقریب» دوباره تجربه شود. ساخت فیلمهایی که فضایی توأمان از جنگ و زندگی اجتماعی دارند، مانند برخی آثار رسول ملاقلیپور هم خیلی دور مینماید. به همین جهت بازگشت به فضای سالهای دهه 60، احتمالا با پررنگ شدن ستادهای فرماندهی و پشت جبهه ادامه پیدا خواهد کرد (مثلا شبیه آنچه در فیلم «ماجرای نیمروز» شاهد بودیم). این رویکرد از جهاتی هم میتواند یادآور خاطرات بخشی از مردم باشد که آن روزها برایشان روزهای دوری نیست و هم با اقتضائات تولیدی فعلی سینما همخوانی دارد. دارا بودن رگههای سیاسی و اجتماعی و کارکردهایی برای امروز هم مؤلفه دیگری است که باعث میشود این سینما برای ذائقه مخاطب امروز هم پذیرفتنیتر باشد. اگر چه این وضعیت برای سینمای دفاعمقدس وضعیتی آرمانی نیست، اما این تصور که سینمای ایران به سالهای تولید ابرپروژههای جنگی بازخواهد گشت، خیلی غیرواقعی مینماید.
***
سیمای زندگی
آنچه از ۸ سال جنگ تحمیلی بیشتر پیش چشم است و بیشتر درباره آن صحبت میشود، شهدای گرانقدر دفاعمقدس هستند؛ انسانهای عزیزی که از جان خویش گذشتند تا حق زندگی خوب برای دیگر هموطنانشان محفوظ بماند.
طرف دیگر این فداکاریها اما کسانی هستند که اگرچه مایه فخر و مباهاتاند ولی کمتر از آنها شنیده و دیدهایم و همین سبب شده تا عظمت کارشان مخفی بماند.
دیگرانی که پشت جبهه بودند؛ همسران و مادران و دخترانی که با دلی گریان اما لبخند بر لب، قدرتمندانه مردان خود را بدرقه میکردند تا مبادا در هنگام شلیک گلوله لحظهای دست و دلشان بلرزد. و بار زندگی را تنهایی به دوش کشیدند تا مردانشان بار کشور و اسلام را مصممتر به دوش بکشند. زنانی که نهتنها بر فراق صبوری ورزیدند بلکه فعالانه به صحنه آمدند و عشق و امید را به رگهای جبهه تزریق کردند. از کربلایی زهراهایی که گردان 110 نفره پخت نان برای رزمندگان را ۸ سال اداره کردند تا ننهقربونهایی که ۸ سال روی پشتبام ایستاده و لباس شستهشده رزمندگان را بالا کشیده و در آفتاب پهن کردند، تا پرستارانی که مرهم مهربانی بر زخم رزمندگان میبستند، همه و همه در این جهاد مقدس شریک بودند.
در این میان دوربین میتواند همان تأثیراتى را که جنگ توانست در نسل معاصر خود به وجود آورد، با بازآفرینى آن حادثه در مخاطب امروزی خود ایجاد کند و براى آن تابلوى پرشکوه و پر از ریزهکارى و ظرافت و زیبایى، آیینه شود.
تاکنون قابهایی چند از این قلههای عشق و ایثار بر پرده سینما و تلویزیون نقش بسته و همچنان چشمان جامعه چشمانتظار دیدن این تصاویر بدیع و حیرتآور است.
در میان آثار مستند با موضوع «پشتیبانان جبهه در ۸ سال دفاعمقدس» میتوان به مستندهای «ننه قربون»، «بانو»، «پیشمرگان»، «ننه سکینه»، «چریک پیر»، «خیرالنسا» و «مادر جبههها» اشاره کرد که همه این آثار، این روزها بر بستر پلفترمهای نمایش خانگی قابل مشاهده است.
ارسال به دوستان
نمایندگان مجلس: انتشار زودتر از موعد تفریغ بودجه ۹۹ نگاه نظارتی درستی برای بررسی لایحه بودجه سال آینده میدهد
نظارت کارآمد
گروه اقتصادی: انتشار 4 ماه زودتر از موعد مقرر گزارش تفریغ بودجه سال 99 توسط دیوان محاسبات با واکنش مثبت نمایندگان مجلس شورای اسلامی روبهرو شد. تسریع در انتشار این گزارش فرصتی به دولتمردان میدهد تا با چشم باز و به دور از منابع موهوم بودجهنویسی کنند و از سوی دیگر نمایندگان نیز میتوانند با در اختیار داشتن الگوی تفریغ بودجه سال قبل، لایحه بودجه سال آینده را بررسی و تصویب کنند. به گزارش «وطنامروز»، دیوان محاسبات پس از ابتکار انتشار گزارشهای ۲ ماهه اجرای بودجه، در اقدامی بیسابقه گزارش تفریغ بودجه سال گذشته را ۴ ماه زودتر از موعد مقرر به مجلس شورای اسلامی ارائه کرد.
* چالاکی دیوان محاسبات در انتشار گزارشهای «تفریغ بودجه» جای تقدیر دارد
رئیس کمیسیون ویژه جهش تولید و عضو کمیسیون بودجه مجلس گفت: دیوان محاسبات در دوره جدید به صورت چابکتر، چالاکتر و عملیاتیتر در زمینه انتشار گزارشهای تفریغ اقدام میکند و این رویه جای تقدیر دارد. سیدشمسالدین حسینی با اشاره به انتشار گزارشهای تفریغ بودجه از سوی دیوان محاسبات در مقاطع ۲ ماهه اظهار داشت: دیوان محاسبات در دوره جدید به صورت چابکتر، چالاکتر و عملیاتیتر اقدام میکند و این رویه جای تقدیر دارد. وی با بیان اینکه سرعت دیوان در ارائه گزارشهای تفریغ بودجه را باید به فال نیک گرفت، تصریح کرد: با وجود این رویه مناسب دیوان، یک ایراد در بودجه کشور وجود دارد و آن هم این است که متأسفانه بخش عمده بودجه به دلیل اجرا در چارچوبهای خارج از قانون بودجه مصوب مجلس، در تور تفریغ دیوان محاسبات نمیافتد. وزیر اسبق امور اقتصادی و دارایی در توضیح این نکته گفت: این سؤال وجود دارد که در ساختار کلی بودجه کشور، آیا چتر تفریغ بودجه بر سر همه بودجه در دست اجرا میافتد یا صرفا در بخشهای مصوب قانونگذار اجرا میشود؟ به طور مشخص، بخش قابل توجهی از آنچه درباره بودجه سال 1399 اجرا شده، مربوط به مصوبات شورای هماهنگی اقتصادی قوا بوده و این یک ایراد ساختاری است. حسینی در گفتوگو با فارس، با ذکر نمونهای از این اشکال ساختاری عنوان کرد: در بودجه سال 1400 به دولت اجازه داده شد حدود 8 میلیارد دلار برای کالاهای اساسی ارز ترجیحی اختصاص دهد و در آنجا تأکید شده است اگر ارز 4200 تومانی اختصاص یافت، بانک مرکزی، وزارت اقتصاد، وزارت صنعت و سازمان برنامه و بودجه و دستگاه اجرایی مصرفکننده باید از روند تأمین و توزیع به موقع و به قیمت مناسب کالا اطمینان حاصل کنند و در قبال این موضوع مسؤول هستند. رئیس کمیسیون ویژه جهش تولید در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: علاوه بر این، در این حکم قانونی تأکید شده است کالاهای اساسی حتما با نرخ 4200 تومانی ترخیص شوند و معادل ریالی آن افزایش نیابد اما در عمل مشاهده شده نه نرخ ارز تخصیصی افزایش یافته و نه معادل ریالی آن اما قیمت کالاهای اساسی در بازار بالا رفته است. حسینی اظهار داشت: آنچه در صحنه عمل اتفاق افتاده، این است که با وجود افزایش نرخ تورم در مرداد امسال به 5/58 درصد، درآمد گمرک وصول نشده است. سال قبل، در خلال بررسیهای بودجهای متوجه شدیم بخشی از ارزهای اختصاصیافته برای تأمین کالاهای زیرمجموعه وزارت صمت، با ارزهای 4200 تومانی تهاتر شده که هیچکدام از اینها در قانون بودجه پیشبینی نشده است.
* گام بلند برای اصلاح نظام بودجهریزی
محسن زنگنه، عضو کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی هم در توئیتی نوشت: «انتشار زودهنگام گزارش تفریغ بودجه ۹۹، یک موفقیت بزرگ برای دیوان محاسبات و یک اقدام عملی موثر در جهت اصلاح نظام بودجهریزی و شفافیت عملکرد دولت است. بر اساس آن فقط 7/32 درصد احکام بودجه ۹۹ به طور کامل محقق شده و 6/17 درصد فاقد عملکرد بودهاند. قدم بعدی بررسی علل و عوامل است».
* اقدامی ارزشمند و قابل تقدیر
سیدمحمدرضا میرتاجالدینی، نایبرئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس گفت: طبق توضیحات رئیس کل دیوان محاسبات، گزارش تفریغ بودجه سال ۹۹ چهار ماه زودتر آماده شده است. لذا کاهش مدت ارائه این گزارش به مدت 4 ماه کار ارزشمند و قابل تقدیری است. باید از اقدام شایسته دیوان محاسبات تشکر کرد. بویژه اینکه این گزارش از لحاظ محتوا هم بسیار خوب بوده و با پیشنهادات اصلاحی همراه است. وی به ارائه موارد مطرح شده در این جلسه پرداخت و گفت: دولت سابق باید ۲۲ آییننامه برای احکام تکلیفی بودجه ۹۹ مینوشت که ۱۴ مورد را در زمانش انجام داده و در ۶ مورد تاخیر داشته است. ۲ مورد مهم از آییننامهها یعنی آییننامههای مربوط به مالیات از خانههای خالی و همچنین مالیات از خودروهای لوکس در دولت سابق تهیه نشده است. وی با بیان اینکه سال ۹۹ هیچ بنگاه دولتی واگذار نشده و عملکرد دولت سابق در اجرای سیاستهای اصل ۴۴ در سال گذشته صفر بوده است، گفت: با توجه به گزارش تفریغ ۹۹ راه برونرفت از بودجه ناکارآمد، عملیاتی کردن بودجه است. باید همه دستگاهها بودجه خود را عملیاتی ببندند.
ارسال به دوستان
پرواز شهادتگونه «علی لندی» نوجوان فداکار دهه هشتادی
قهرمان ایذه جاودانه شد
نوجوان فداکار ایذهای که چندی پیش برای نجات 2 زن گرفتار در آتش دل به شعلهها سپرد، دیروز در بیمارستان جان به جان آفرین تسلیم کرد.
به گزارش «وطنامروز»، 18 شهریور، وقوع آتشسوزی در خانهای در یکی از محلات شهر ایذه منجر به گرفتاری ۲ خانم میانسال و مسن در خانه شد. در این میان «علی لندی» نوجوان 15 ساله تا پیش از رسیدن نیروهای امداد و آتشنشانی به محل، برای نجات ۲ بانوی گرفتار در آتش، دل به شعلهها زد تا به قیمت جانش، جانهایی را نجات دهد. این نوجوان که ققنوسوار زندگی بخشیده بود، پس از 2 هفته بستری بودن در بیمارستان، دیروز شربت ایثار و از خودگذشتگی را سر کشید و آسمانی شد. تا چند روز پیش شرایط نوجوان فداکار ایذهای ناپایدار و در بخش مراقبتهای ویژه بستری بود به شکلی که به دلیل شدت جراحات ناشی از سوختگی شدید حتی به بیمارستان سوانح سوختگی اصفهان منتقل شد.
۲ خانم مصدوم این حادثه نیز یکی پس از انتقال به بیمارستان بهصورت سرپایی درمان شد و دیگری که نزدیک به 50 درصد سوختگی دارد در بیمارستان بستری است.
علی لندی نیز که ۹۱ درصد سوختگی در نواحی مختلف از سر و صورت تا کمر و دست و پاها داشت، فقط مادرش امکان رفتن پیش او را داشت تا بیقراریاش کم شود و پزشکان منتظر ماندند به شرایط پایدار برسد تا بتوانند عملهای جراحی را شروع کنند. البته علی لندی طی این مدت تنها نماند، هفته گذشته استاندار اصفهان با حضور در بیمارستان امام موسی کاظم(ع) اصفهان، از نزدیک در جریان روند درمانش قرار گرفت. وزیر کشور نیز در تماس با استاندار اصفهان به وی مأموریت داد با حضور مستقیم در بیمارستان، وضعیت درمانی نوجوان فداکار ایذهای را پیگیری و نتیجه را به وزیر کشور گزارش کند.
اما در نهایت تلاش پزشکان نتیجه نداد تا علی لندی، نوجوان فداکار ایذهای چشم از جهان فرو بندد.
معاون اول رئیسجمهور نیز دیروز در پیامی درگذشت شهادتگونه «علی لندی» نوجوان ۱۵ ساله ایذهای را تسلیت گفت.
محمد مخبر در این پیام تصریح کرد: خبر تلخ و ناگوار درگذشت شهادتگونه «علی لندی» نوجوان ۱۵ ساله ایذهای که با وجود سن کم از جان خود گذشت و جان ۲ زن گرفتار در آتش را نجات داد و برگ زرین دیگری بر فداکاریهای فرزندان و قهرمانان این مرز و بوم قهرمانپرور افزود، موجب تأثر و تألم فراوان شد.
مخبر افزود: هر چند آسمانی شدن این نوجوان عزیز اندوهبار و غمانگیز است و مرگ او مردم ایران را متأثر کرد اما اقدام ایثارگرانه وی الگو و سرمشقی ماندگار برای همه نوع دوستان و کسانی است که در جهت گسترش و تعمیق فرهنگ ایثار و از خودگذشتگی تلاش میکنند.
وی تاکید کرد: مصیبت فقدان این نوجوان غیور را به ملت ایران بویژه مردم شریف شهرستان ایذه، دوستان، اقوام و بستگان بویژه خانواده گرامی آن فقید سعید صمیمانه تسلیت میگویم و از خداوند بزرگ برای ایشان رحمت و رضوان واسعه الهی و برای بازماندگان محترم صبر و اجر مسألت میکنم.
معاون اول رئیسجمهوری همچنین در تماس تلفنی با «داوود لندی» پدر این نوجوان قهرمان، مراتب تسلیت و همدردی خود و اعضای دولت را به خانواده وی ابراز داشت.
ارسال به دوستان
غریبآبادی: آمریکا و انگلیس از به خطر انداختن «انپیتی» خودداری کنند
سکوت شکست واکنش به اوکاس
گروه سیاسی: پس از آنکه «وطنامروز» روز سهشنبه در گزارشی با عنوان «زمانی برای رسوایی آژانس» با اشاره به شصتوپنجمین کنفرانس عمومی آژانس بینالمللی انرژی اتمی، خواستار واکنش تیم ایرانی به پیمان سهجانبه امنیتی اوکاس میان آمریکا، انگلستان و استرالیا شد که این اتفاق نقض فاحش معاهده «انپیتی» به شمار میرود،کاظم غریبآبادی، سفیر و نماینده دائم کشورمان نزد سازمانهای بینالمللی در وین، طی سخنانی در شصتوپنجمین نشست کنفرانس عمومی آژانس بینالمللی انرژی اتمی، از رویکردهای دوگانه در جریان قرارداد آمریکا و انگلیس برای فروش زیردریایی نظامی با سوخت هستهای بالای ۹۰ درصد به استرالیا انتقاد کرد.
به گزارش «وطنامروز»، اقدام نماینده دائم ایران در محکومیت این پیمان و استانداردهای دوگانه آژانس و برخی کشورهای عضو «انپیتی» اگر چه شایسته است اما کافی نیست و این اتفاق بیسابقه و رفتار غیرقانونی دولتهای بایدن و جانسون فضای بیشتری برای مانور دیپلماسی هستهای کشورمان میطلبد، بویژه در ایامی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی با مدیریت رافائل گروسی، از تهران عمل به تعهداتی فراتر از پادمان را انتظار دارد.
غریبآبادی با اشاره به پیمان اوکاس گفت: مایه تأسف است کشورهایی که ایران را به خاطر غنیسازی اورانیوم تا ۶۰ درصد -که برای اهداف بشردوستانه و صلحآمیز انجام میشود- سرزنش میکنند، اکنون تصمیم به فروش زیردریاییهای هستهای نظامی به استرالیا گرفتهاند که از سوخت هستهای بالای ۹۰ درصد استفاده میکنند. نماینده ایران در ادامه با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی ایران همواره اذعان داشته است هر کشور عضو آژانس حق دارد برنامه هستهای صلحآمیز خود را صرف نظر از سطح غنیسازی، منحصرا بر اساس نیازهای خود و مطابق پادمانهای آژانس دنبال کند، افزود: ضروری است استرالیا به توافقی درباره ترتیبات پادمانی مورد نیاز با آژانس بینالمللی انرژی اتمی دست یابد. آژانس باید به مواد هستهای با غنای بالا در استرالیا در هر زمان مورد توافق و منطقی، دسترسی داشته باشد و هیچ بهانهای در این رابطه قابل پذیرش نیست. غریبآبادی با تأکید بر اینکه آژانس باید شورای حکام را درباره این موضوع مهم به طور منظم مطلع نگه دارد، خاطرنشان کرد: با این حال، ایالات متحده و انگلیس، موضوعات مهم خلع سلاح و عدم اشاعه را در خطر قرار دادهاند. آمریکا و انگلیس باید استانداردهای دوگانه و دورویی را متوقف کنند و از به خطر انداختن تعهدات خود ذیل انپیتی بویژه ماده ۳ آن تحت بهانه «نگرانیهای راهبردی» ساختگی، خودداری کنند. هفته گذشته رسانههای مطرح جهانی تجهیز استرالیا به 8 فروند زیردریایی هستهای به منظور مقابله با چین را دور زدن معاهده «انپیتی» توسط دولت بایدن خواندند. گفتنی است «وطنامروز» یکشنبه قبل در گزارش دیگری تحت عنوان «انپیتی بیاعتبارتر شد» به طور جامع به این پیمان پرداخته بود.
ارسال به دوستان
پل پیروزی ایران
عماد هلالات: دوران گذار روابط بینالملل تمام شده است و نظم جدید در جهان در حال شکل گرفتن است؛ کشورها براساس این نظم جدید موقعیت خود را تعریف میکنند. با وجود اینکه هژمونی چینی همانند هژمونی آنگلوساکسونها نخواهد بود ولی جهان به سمت دوقطبی شدن پیش میرود. جمهوری اسلامی هم با توجه به تغییرات سریع واقع شده در نظم جدید جهانی، باید جایگاه خود را در این نظم تعریف کند. عدم پذیرش نظام سلطه از سوی جمهوری اسلامی باعث میشود به دنبال یافتن موقعیتهای جدید در نظم جدید باشد.
سازمان همکاری شانگهای از جمله سازمانهایی است که میتواند فرصتهای جدیدی را در اختیار جمهوری اسلامی قرار دهد.
* تعریف سازمان همکاری شانگهای
سازمان همکاری شانگهای پهنه وسیعی معادل ۳۵ میلیون و ۹۷۲ هزار کیلومتر مربع از کره زمین، یعنی ۲۳ درصد کل وسعت خاکی و جمعیتی افزون بر ۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون نفر که نزدیک به ۴۵ درصد مجموع جمعیت جهان است را در بر میگیرد. از نظر اقتصادی سازمان همکاری شانگهای تقریبا یکچهارم تولید ناخالص داخلی جهان را به خود اختصاص میدهد و متوسط تولید ناخالص داخلی این سازمان در سال 2016، 84/4 درصد افزایش یافته است که تقریبا ۲ برابر متوسط جهانی است. سال 2020 این سازمان با وجود همهگیری کرونا رشد چشمگیری داشته و تولید ناخالص داخلی سازمان همکاری شانگهای بین 25 تا 30 درصد تولید ناخالص داخلی جهانی است. کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای به طور مداوم در حال افزایش ذخایر طلا و ارز خود هستند که در حال حاضر 5 تریلیون دلار است.
از آنجا که کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای هسته اصلی ۲ قاره اوراسیا را تشکیل میدهند، روابط متقابل و تعاملات آنها ماهیت توسعه بیشتر این سرزمین وسیع را برای سالهای آینده مشخص میکند. با توجه به شکل ارتباطات ایجاد شده در داخل سازمان همکاری شانگهای، تجربه مشترک آن و موافقتنامههای موجود، این سازمان بزرگترین (از نظر سرزمین و جمعیت) سازمان است، بنابراین یک پلتفرم کلیدی اوراسیا برای همکاری بینالمللی است. سازمان همکاری شانگهای در مرکز ابتکارات اقتصادی بزرگ قرار دارد که به عقیده کارشناسان برای تعیین مسیر توسعه آینده اوراسیا بسیار مهم خواهد بود.
امروز سازمان همکاری شانگهای بر این نکته تاکید دارد که تهدید خارجی خاص یا قدرتی معارض علیه غرب یا آمریکا به شمار نمیرود و برای حفظ امنیت داخلی اعضا و همگرایی اقتصادی منطقه تأسیس شده است. با این اوصاف، تعداد زیادی از تحلیلگران غربی، سازمان همکاری شانگهای را به عنوان بلوکی ضدغربی و ضدآمریکایی یا به عنوان ابزار ضدغربی ۲ کشور روسیه و چین برای دستیابی به موازنه متقابل با قدرت ایالات متحده آمریکا در منطقه آسیا / پاسیفیک در نظر میگیرند. در واقع، این تحلیل و تفسیر زمانی که سازمان همکاری شانگهای در اجلاس آستانه (2005) از ایالات متحده آمریکا خواست پایگاههای خود را در آسیای مرکزی تخلیه کند و از حمایتهای خود از انقلابهای رنگی منطقه دست بردارد، تقویت شد. جدا از این مساله، کشورهای غربی از تعامل سازمان همکاری شانگهای با کشورهایی مانند ایران ابراز نگرانی کردهاند. از این رو ایالات متحده آمریکا و بعضی کشورهای عضو اتحادیه اروپایی، سازمان همکاری شانگهای را به عنوان سازمانی علیه غرب و عرصهای غیردموکراتیک و تهدیدی علیه منافعشان در نظر گرفتهاند.
* چرا عضویت دائم در شانگهای برای ایران مهم است؟
ایران به علت موقعیت جغرافیایی خود از دیرباز محل ارتباط شرق و غرب بوده است، علاوه بر آن جمهوری اسلامی ایران در محل تلاقی محور عمودی شمال- جنوب منابع انرژی و محور افقی شرق- غرب مصرف انرژی قرار داشته و همچنین مانند پلی کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز را که محصور در خشکیاند به خلیجفارس مرتبط میکند. برای جمهوری اسلامی ایران بهترین موقعیت برای آغاز همگرایی است، چون در جنوب به دلیل فقدان رابطه و تنش فزاینده، در شرق به دلیل مشکلات امنیتی ناشی از حضور طالبان و در غرب به دلیل اختلاف جدی با ترکیه در سیاستهای منطقهای همگرایی وجود ندارد، بنابراین ایران باید به دنبال یک همگرایی برای از بین بردن چنین وضعیتی باشد که آسیای مرکزی میتواند بهترین انتخاب باشد. با این تفاسیر عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای پتانسیل عظیمی را به این سازمان و بهتبع آن به کشورهای عضو ارائه میکند که در تأثیرگذاری بیشتر این سازمان نقش بسزایی دارد.
از سوی دیگر سازمان همکاری شانگهای با اینکه در آغاز فعالیت خود با هدف امنیتی تشکیل شد اما با گذشت زمان، بعد اقتصادی بر ابعاد دیگر این سازمان غلبه پیدا کرده است. روسیه و چین به عنوان ۲ بنیانگذار این سازمان به دنبال ایجاد ائتلافی فراگیر با حضور کشورهای منطقه و قدرتهای اقتصادی هستند. جمهوری اسلامی با توجه به موقعیت جغرافیایی خود نقش مهمی را میتواند در این سازمان ایفا کند. عضویت دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان همکاری شانگهای با توجه به مفاد این سازمان فرصتهای زیادی را برای کشور به ارمغان میآورد:
1- بهرهمندی از 25 درصد تولید ناخالص داخلی جهان (یک چهارم اقتصاد جهان در این سازمان است)
2- دسترسی به بازارهای جدید بویژه منطقه آسیای مرکزی با 80 میلیون جمعیت و حجم تجارت 20 میلیاردی
3- حضور کشورهایی مثل هند و پاکستان بهعنوان ۲ قدرت بزرگ هستهای و روسیه و چین به عنوان ۲ عضو دائم شورای امنیت
4- دسترسی آسان به طرح بزرگ «یک کمربند، یک راه» چین
5- شکلگیری مناطق تجاری آزاد در جنوب شرق، شرق و شمال شرق کشور
6- عضویت ایران در سازمان شانگهای باعث شد به دبیرخانه مبارزه با تروریسم این سازمان در ازبکستان بپیوندد
7- استفاده از ظرفیت بانکهای تأسیس شده این سازمان و دور زدن تحریمها
8- صادرات انرژی بویژه نفت و گاز با توجه به بازار مصرفی این سازمان
9- کنار زدن دلار از تعاملات تجاری و بانکی.
عضویت جمهوری اسلامی ایران در سازمان همکاری شانگهای ضربه بزرگی به جریانهای غربگرای داخلی و همچنین کشورهای غربی بویژه آمریکا وارد کرد. رسانههای فارسی زبان در خارج ابزار مهمی برای غربیها جهت تشویش اذهان افکار عمومی هستند، به همین دلیل سفر ریاست جمهوری به تاجیکستان و حضور در این نشست همراه با پیوست رسانهای بسیار قوی و محکم بود. اطلاعرسانی از فرصتها و دستاوردهای نشست سازمان همکاری شانگهای باید به عنوان تیترها و تحلیلهای اصلی صداوسیما و همچنین خبرگزاریهای داخلی قرار گیرد.
تحولات اقتصادی، چرخش آرام قدرت از حوزه آتلانتیک (اقیانوس اطلس) به حوزه پاسیفیک (اقیانوس آرام و اقیانوس هند) را رقم زده است و به رغم سالها نظریهپردازی و هنجارسازی غرب برای «جهانیسازی» و نئولیبرالیسم، مجددا «منطقه» در جغرافیای قدرت اهمیت یافته که ظهور اصطلاحات جهان مناطق یا نظم جهانی چندمنطقهای در ادبیات روابط بینالملل بر آن مهر تایید میزند. نظم جدید در حال شکلگیری با نظمهای گذشته تفاوت اساسی دارد.
نظم جدید در حال شکلگیری با توجه به ماهیت کشور چین، اولویت فرهنگی نخواهد داشت و برخلاف هژمونی آنگلو ساکسونی، کشورگشایی نظامی و فتوحات با لشکرکشی نخواهد بود. ماهیت نظم جدید اولویت را به اقتصاد میدهد. بر همین اساس ائتلافها و بلوکبندیهای جدید در حال شکلگیری است. سازمان همکاری شانگهای از جمله سازمانهایی است که در راستای نظم جدید تعریف میشود. با توجه به پهنه وسیع جغرافیایی و بیش از ۳ میلیارد و نیم جمعیت انسانی و حضور قدرتهای منطقهای و جهانی همچون روسیه، چین و هند فرصت بسیار مهمی برای کشورها به حساب میآید.
علاوه بر آن تأمین انرژی به عنوان موتور رشد و توسعه در آسیا برای کشورهایی چون چین، ژاپن و هند ضروری است و منابع انرژی فراوان ایران در دریای خزر و خلیجفارس، موقعیت ژئواکونومیک ایران را تقویت میکند. روسیه، چین و ایران هر ۳ نگران نفوذ آمریکا در این منطقه هستند و همکاری این ۳ کشور برای آمریکا خطر جدی تلقی میشود. پس سازمان همکاری شانگهای به عنوان یکی از سازمانهای فعال در منطقه آسیای مرکزی و اطراف آن میتواند جمهوری اسلامی ایران را در دستیابی به اهداف سیاست خارجی و تأمین منافع ملی در این منطقه یاری رساند.
با وجود اینکه جمهوری اسلامی از سال 1384 عضو ناظر سازمان همکاری شانگهای است اما تا به حال نتوانسته بود عضویت دائم را در این سازمان تصاحب کند و از ظرفیتها و پتانسیلهای این سازمان استفاده کند. همواره موانع مختلفی پیش روی جمهوری اسلامی برای عضویت در این سازمان بوده است که عمدهترین آنها مخالفت برخی کشورهای موسس از جمله چین و روسیه با عضویت دائم ایران بود. عمده دلایل این مخالفت به دلایل سیاسی از جمله نحوه تعامل ایران با این کشورها مربوط بوده است اما اکنون که روابط جمهوری اسلامی ایران با روسیه و چین در مطلوبترین شرایط ممکن است و با توجه به خروج یکجانبه آمریکا از برجام، زمان فعلی بهترین زمان ممکن برای عضویت دائم جمهوری اسلامی در این سازمان به حساب میآمد.
عضویت دائم جمهوری اسلامی با توجه به موقعیت و وضعیت خود میتواند نقش مهمی در این نظم جدید ایفا کند بهگونهای که هم منافع ملی تأمین خواهد و هم میتواند ماهیت انقلاب اسلامی را عرضه کند. فرصتهایی که سازمان همکاری شانگهای با عضویت دائم ایران میتواند در اختیار اقتصاد کشور بدهد به مراتب مهمتر و بزرگتر از فرصتهای اقتصادیای است که در تجارت با اتحادیه اروپایی و غرب به ایران میرسد. با توجه به اینکه چین به عنوان شریک اول اقتصادی محسوب میشود، حضور کشورهایی مثل روسیه و هند و همچنین کشورهای منطقه آسیای مرکزی، چشمانداز بسیار مطلوبی در افق ایران مشاهده میشود که در آینده میانمدت پیامدهای این ائتلاف اقتصادی عیانتر خواهد شد.
ارسال به دوستان
ایران با بهرهگیری از فرصتهای سیاسی و اقتصادی عضویت دائم در پیمان شانگهای میتواند یک بازیگر بزرگ در چرخش قدرت از حوزه آتلانتیک به پاسیفیک باشد
پل پیروزی ایران
عماد هلالات: دوران گذار روابط بینالملل تمام شده است و نظم جدید در جهان در حال شکل گرفتن است؛ کشورها براساس این نظم جدید موقعیت خود را تعریف میکنند. با وجود اینکه هژمونی چینی همانند هژمونی آنگلوساکسونها نخواهد بود ولی جهان به سمت دوقطبی شدن پیش میرود. جمهوری اسلامی هم با توجه به تغییرات سریع واقع شده در نظم جدید جهانی، باید جایگاه خود را در این نظم تعریف کند. عدم پذیرش نظام سلطه از سوی جمهوری اسلامی باعث میشود به دنبال یافتن موقعیتهای جدید در نظم جدید باشد.
سازمان همکاری شانگهای از جمله سازمانهایی است که میتواند فرصتهای جدیدی را در اختیار جمهوری اسلامی قرار دهد.
* تعریف سازمان همکاری شانگهای
سازمان همکاری شانگهای پهنه وسیعی معادل ۳۵ میلیون و ۹۷۲ هزار کیلومتر مربع از کره زمین، یعنی ۲۳ درصد کل وسعت خاکی و جمعیتی افزون بر ۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون نفر که نزدیک به ۴۵ درصد مجموع جمعیت جهان است را در بر میگیرد. از نظر اقتصادی سازمان همکاری شانگهای تقریبا یکچهارم تولید ناخالص داخلی جهان را به خود اختصاص میدهد و متوسط تولید ناخالص داخلی این سازمان در سال 2016، 84/4 درصد افزایش یافته است که تقریبا ۲ برابر متوسط جهانی است. سال 2020 این سازمان با وجود همهگیری کرونا رشد چشمگیری داشته و تولید ناخالص داخلی سازمان همکاری شانگهای بین 25 تا 30 درصد تولید ناخالص داخلی جهانی است. کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای به طور مداوم در حال افزایش ذخایر طلا و ارز خود هستند که در حال حاضر 5 تریلیون دلار است.
از آنجا که کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای هسته اصلی ۲ قاره اوراسیا را تشکیل میدهند، روابط متقابل و تعاملات آنها ماهیت توسعه بیشتر این سرزمین وسیع را برای سالهای آینده مشخص میکند. با توجه به شکل ارتباطات ایجاد شده در داخل سازمان همکاری شانگهای، تجربه مشترک آن و موافقتنامههای موجود، این سازمان بزرگترین (از نظر سرزمین و جمعیت) سازمان است، بنابراین یک پلتفرم کلیدی اوراسیا برای همکاری بینالمللی است. سازمان همکاری شانگهای در مرکز ابتکارات اقتصادی بزرگ قرار دارد که به عقیده کارشناسان برای تعیین مسیر توسعه آینده اوراسیا بسیار مهم خواهد بود.
امروز سازمان همکاری شانگهای بر این نکته تاکید دارد که تهدید خارجی خاص یا قدرتی معارض علیه غرب یا آمریکا به شمار نمیرود و برای حفظ امنیت داخلی اعضا و همگرایی اقتصادی منطقه تأسیس شده است. با این اوصاف، تعداد زیادی از تحلیلگران غربی، سازمان همکاری شانگهای را به عنوان بلوکی ضدغربی و ضدآمریکایی یا به عنوان ابزار ضدغربی ۲ کشور روسیه و چین برای دستیابی به موازنه متقابل با قدرت ایالات متحده آمریکا در منطقه آسیا / پاسیفیک در نظر میگیرند. در واقع، این تحلیل و تفسیر زمانی که سازمان همکاری شانگهای در اجلاس آستانه (2005) از ایالات متحده آمریکا خواست پایگاههای خود را در آسیای مرکزی تخلیه کند و از حمایتهای خود از انقلابهای رنگی منطقه دست بردارد، تقویت شد. جدا از این مساله، کشورهای غربی از تعامل سازمان همکاری شانگهای با کشورهایی مانند ایران ابراز نگرانی کردهاند. از این رو ایالات متحده آمریکا و بعضی کشورهای عضو اتحادیه اروپایی، سازمان همکاری شانگهای را به عنوان سازمانی علیه غرب و عرصهای غیردموکراتیک و تهدیدی علیه منافعشان در نظر گرفتهاند.
* چرا عضویت دائم در شانگهای برای ایران مهم است؟
ایران به علت موقعیت جغرافیایی خود از دیرباز محل ارتباط شرق و غرب بوده است، علاوه بر آن جمهوری اسلامی ایران در محل تلاقی محور عمودی شمال- جنوب منابع انرژی و محور افقی شرق- غرب مصرف انرژی قرار داشته و همچنین مانند پلی کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز را که محصور در خشکیاند به خلیجفارس مرتبط میکند. برای جمهوری اسلامی ایران بهترین موقعیت برای آغاز همگرایی است، چون در جنوب به دلیل فقدان رابطه و تنش فزاینده، در شرق به دلیل مشکلات امنیتی ناشی از حضور طالبان و در غرب به دلیل اختلاف جدی با ترکیه در سیاستهای منطقهای همگرایی وجود ندارد، بنابراین ایران باید به دنبال یک همگرایی برای از بین بردن چنین وضعیتی باشد که آسیای مرکزی میتواند بهترین انتخاب باشد. با این تفاسیر عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای پتانسیل عظیمی را به این سازمان و بهتبع آن به کشورهای عضو ارائه میکند که در تأثیرگذاری بیشتر این سازمان نقش بسزایی دارد.
از سوی دیگر سازمان همکاری شانگهای با اینکه در آغاز فعالیت خود با هدف امنیتی تشکیل شد اما با گذشت زمان، بعد اقتصادی بر ابعاد دیگر این سازمان غلبه پیدا کرده است. روسیه و چین به عنوان ۲ بنیانگذار این سازمان به دنبال ایجاد ائتلافی فراگیر با حضور کشورهای منطقه و قدرتهای اقتصادی هستند. جمهوری اسلامی با توجه به موقعیت جغرافیایی خود نقش مهمی را میتواند در این سازمان ایفا کند. عضویت دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان همکاری شانگهای با توجه به مفاد این سازمان فرصتهای زیادی را برای کشور به ارمغان میآورد:
1- بهرهمندی از 25 درصد تولید ناخالص داخلی جهان (یک چهارم اقتصاد جهان در این سازمان است)
2- دسترسی به بازارهای جدید بویژه منطقه آسیای مرکزی با 80 میلیون جمعیت و حجم تجارت 20 میلیاردی
3- حضور کشورهایی مثل هند و پاکستان بهعنوان ۲ قدرت بزرگ هستهای و روسیه و چین به عنوان ۲ عضو دائم شورای امنیت
4- دسترسی آسان به طرح بزرگ «یک کمربند، یک راه» چین
5- شکلگیری مناطق تجاری آزاد در جنوب شرق، شرق و شمال شرق کشور
6- عضویت ایران در سازمان شانگهای باعث شد به دبیرخانه مبارزه با تروریسم این سازمان در ازبکستان بپیوندد
7- استفاده از ظرفیت بانکهای تأسیس شده این سازمان و دور زدن تحریمها
8- صادرات انرژی بویژه نفت و گاز با توجه به بازار مصرفی این سازمان
9- کنار زدن دلار از تعاملات تجاری و بانکی.
عضویت جمهوری اسلامی ایران در سازمان همکاری شانگهای ضربه بزرگی به جریانهای غربگرای داخلی و همچنین کشورهای غربی بویژه آمریکا وارد کرد. رسانههای فارسی زبان در خارج ابزار مهمی برای غربیها جهت تشویش اذهان افکار عمومی هستند، به همین دلیل سفر ریاست جمهوری به تاجیکستان و حضور در این نشست همراه با پیوست رسانهای بسیار قوی و محکم بود. اطلاعرسانی از فرصتها و دستاوردهای نشست سازمان همکاری شانگهای باید به عنوان تیترها و تحلیلهای اصلی صداوسیما و همچنین خبرگزاریهای داخلی قرار گیرد.
تحولات اقتصادی، چرخش آرام قدرت از حوزه آتلانتیک (اقیانوس اطلس) به حوزه پاسیفیک (اقیانوس آرام و اقیانوس هند) را رقم زده است و به رغم سالها نظریهپردازی و هنجارسازی غرب برای «جهانیسازی» و نئولیبرالیسم، مجددا «منطقه» در جغرافیای قدرت اهمیت یافته که ظهور اصطلاحات جهان مناطق یا نظم جهانی چندمنطقهای در ادبیات روابط بینالملل بر آن مهر تایید میزند. نظم جدید در حال شکلگیری با نظمهای گذشته تفاوت اساسی دارد.
نظم جدید در حال شکلگیری با توجه به ماهیت کشور چین، اولویت فرهنگی نخواهد داشت و برخلاف هژمونی آنگلو ساکسونی، کشورگشایی نظامی و فتوحات با لشکرکشی نخواهد بود. ماهیت نظم جدید اولویت را به اقتصاد میدهد. بر همین اساس ائتلافها و بلوکبندیهای جدید در حال شکلگیری است. سازمان همکاری شانگهای از جمله سازمانهایی است که در راستای نظم جدید تعریف میشود. با توجه به پهنه وسیع جغرافیایی و بیش از ۳ میلیارد و نیم جمعیت انسانی و حضور قدرتهای منطقهای و جهانی همچون روسیه، چین و هند فرصت بسیار مهمی برای کشورها به حساب میآید.
علاوه بر آن تأمین انرژی به عنوان موتور رشد و توسعه در آسیا برای کشورهایی چون چین، ژاپن و هند ضروری است و منابع انرژی فراوان ایران در دریای خزر و خلیجفارس، موقعیت ژئواکونومیک ایران را تقویت میکند. روسیه، چین و ایران هر ۳ نگران نفوذ آمریکا در این منطقه هستند و همکاری این ۳ کشور برای آمریکا خطر جدی تلقی میشود. پس سازمان همکاری شانگهای به عنوان یکی از سازمانهای فعال در منطقه آسیای مرکزی و اطراف آن میتواند جمهوری اسلامی ایران را در دستیابی به اهداف سیاست خارجی و تأمین منافع ملی در این منطقه یاری رساند.
با وجود اینکه جمهوری اسلامی از سال 1384 عضو ناظر سازمان همکاری شانگهای است اما تا به حال نتوانسته بود عضویت دائم را در این سازمان تصاحب کند و از ظرفیتها و پتانسیلهای این سازمان استفاده کند. همواره موانع مختلفی پیش روی جمهوری اسلامی برای عضویت در این سازمان بوده است که عمدهترین آنها مخالفت برخی کشورهای موسس از جمله چین و روسیه با عضویت دائم ایران بود. عمده دلایل این مخالفت به دلایل سیاسی از جمله نحوه تعامل ایران با این کشورها مربوط بوده است اما اکنون که روابط جمهوری اسلامی ایران با روسیه و چین در مطلوبترین شرایط ممکن است و با توجه به خروج یکجانبه آمریکا از برجام، زمان فعلی بهترین زمان ممکن برای عضویت دائم جمهوری اسلامی در این سازمان به حساب میآمد.
عضویت دائم جمهوری اسلامی با توجه به موقعیت و وضعیت خود میتواند نقش مهمی در این نظم جدید ایفا کند بهگونهای که هم منافع ملی تأمین خواهد و هم میتواند ماهیت انقلاب اسلامی را عرضه کند. فرصتهایی که سازمان همکاری شانگهای با عضویت دائم ایران میتواند در اختیار اقتصاد کشور بدهد به مراتب مهمتر و بزرگتر از فرصتهای اقتصادیای است که در تجارت با اتحادیه اروپایی و غرب به ایران میرسد. با توجه به اینکه چین به عنوان شریک اول اقتصادی محسوب میشود، حضور کشورهایی مثل روسیه و هند و همچنین کشورهای منطقه آسیای مرکزی، چشمانداز بسیار مطلوبی در افق ایران مشاهده میشود که در آینده میانمدت پیامدهای این ائتلاف اقتصادی عیانتر خواهد شد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|